betterlives6 betterlives6 .

betterlives6

آیا “روح” پس از مرگ باقی می‌ماند؟ (واقعیت مرگ)

تا همین ۵۰ سال پیش به نظر می‌رسید که این دو تعریف یکی هستند. اما با پیشرفت‌های تازه در علم، بشر به روش سی‌پی‌آر یا احیای قلبی ریوی توانست قلب از کار ایستاده شخصی را که بنا به تعریف قدیمی مرده شناخته می‌شد، به کار اندازد و به وضعیت پیش از آن باز گرداند.

 

روش‌های نوین احیا، نه تنها دانش و ظرفیت بشر در زمینه فوریت‌های پزشکی را افزایش داده، بلکه برداشت ما از مفهوم مرگ را هم دچار تحول کرده است. تا پیش از این گمان می‌شد که هوشیاری ما با مرگ چسمی‌مان از بین می‌رود، اما در طول سال‌های اخیر دانشمندان به کرات با نشانه‌هایی روبرو شده‌اند که نشان می‌دهد سلول‌های مغزی تا چند روز بعد از مرگ و حتی شاید برای مدت طولانی‌تری زنده می‌مانند.

 

مجله نیوزویک با چاپ مطلبی در این زمینه، از قول دکتر سام پارنایا، استاد دانشگاه علوم پزشکی لانگون نیویورک می‌نویسد: «نکته جالب این است که از لحظه‌ مرگ ما تا مدتی بعد از آن، سلول‌های درون بدن ما روند جداگانه خودشان را به سوی مرگ طی می‌کنند. نمی‌گویم وقتی ما می‌میریم، مغز یا بخشی از بدن ما هنوز کار می‌کند. اما در واقع سلول‌های بدن ما در برابر پیامدهای ایست قلبی بسیار مقاوم‌تر از آن هستند که تا کنون می‌پنداشتیم.»

 

دانشمند دیگری به نام پیتر نوبل به نیوزویک می‌گوید دانشمندان با بررسی بدن مردگان، مشاهده کرده‌اند که برخی از ژن‌های در اجساد تا مدتی پس از مرگ فعال می‌مانند. دکتر نوبل که استاد میکروبیولوژی دانشگاه واشنگتن است با مطالعه روی موش‌ها و ماهی‌ها دریافته است که ۱۰۶۳ ژن مختلف در بدن این جانداران تا بعد از مرگ فعال هستند و در برخی موارد تا ۴ روز نیز زنده مانده‌ و حتی فعالیت خود را بیشتر کرده‌اند.

 

به گفته این دانشمند آمریکایی، تحلیل برخی از ژن‌ها نشان می‌دهد که فعالیت آنها در نخستین لحظات پس از مرگ، به اندازه دوره جنینی افزایش می‌یابد. این فرآیند نزد برخی جانداران غیر از انسان آن قدر جدی است که سلول‌های آنها تا چند هفته بعداز مرگ‌شان زنده می‌مانند. او نتیجه می‌گیرد که مرگ همه انسان‌ها تدریجی است و هیچ کس دفعتا نمی‌میرد، اما دوره زوال سلول‌های هر کس متفاوت است.

 

گویاترین و دقیق‌ترین شاهد این ادعای دانشمندان موردی است که در سال ۲۰۱۶ در کانادا روی داد و در نشریه علوم زیست‌شناختی این کشور منتشر شد. در آن سال بررسی وضعیت چهار بیمار در حال احتضار نشان داد در حالی که در همگی آنها پس از مدتی دیگر علائم حیاتی دیده نمی‌شد، مغز یکی از آنها پس از مرگ همچنان امواج دلتا صادر می‌کرد. دلتا موج الکتریکی مغز است که قابل اندازه‌گیری است. در واقع مغز این بیمار تا ده دقیقه پس از مرگش هنوز کار می‌کرد در حالی که دیگر نه نبض داشت و نه هیچ علامت حیاتی دیگری.

 

پژوهش‌های دکتر پارنایا نشان می‌دهد افرادی که پس از مرگ جسمی دوباره احیا شده و به زندگی برگشته‌اند، تجربیات کمابیش مشترکی داشته‌اند. تقریبا همه آنها نورهای درخشانی دیده‌اند، چهره‌های نورانی که راهنمایی می‌کنند، تسکین درد فیزیکی و یک احساس آرامش عمیق.


از آنجا که این تصویرها ذهنی هستند، ممکن است در پیوند با توهمات فرد باشند. در عین حال تجربه افرادی که روی تخت بیمارستان یا اتاق عمل مرده و مجددا احیا شده‌اند، ناقض این فرضیه است زیرا بعضی از آنها می‌گویند مثل آن بوده که در گوشه‌ای از اتاق ایستاده و شاهد تلاش پزشکان برای نجات جان خودشان بوده‌اند و پزشکان در عین ناباوری صحنه‌های توصیف شده را تأئید کرده‌اند.

 

این بیماران چگونه توانسته‌اند در حالی که مرده بودند فضا و رویدادهای پیرامون خود را توصیف کنند؟ آیا این «روح» هشیار آنها بوده که شاهد چنین لحظاتی بوده‌است؟ بشر هنوز برای چنین پرسش‌هایی پاسخ دقیق ندارد، اما دانشمندان تا این زمان به باور رسیده‌اند که برخی اجزای بدن ما از جمله مغز دست کم برای مدت کوتاهی در برابر مرگ مقاومت می‌کنند. در واقع زمانی که جسم ما می‌میرد، هوشیاری ما یا دست کم بخشی از آن همچنان فعال است و بی‌درنگ از بین نمی‌رود.

 

دکتر پارنایا به نیوزویک می‌گوید: «نمی‌خواهم بگویم چشمان انسان بعد از مرگ همچنان گشوده است یا این که مغز همچنان هم کار می‌کند. اما می‌خواهم بگویم ما دارای هوشیاری یا روحی هستیم که همه چیز ما را تشکیل می‌دهد، یعنی اندیشه ما، احساسات و عواطف ما. و این کلیت چیزی نیست که با گذشتن ما از آستانه مرگ از بین برود. انگار که بر جای می‌ماند و محو نمی‌شود. حالا چقدر این زمان طول می‌کشد، نمی‌دانیم.»


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۵۸:۲۴ توسط:betterlives6 موضوع: نظرات (0)